شمیم تغییر

ساخت وبلاگ
بی تو دنیا هم اگر همراه من باشد کم است چون وجود تو تمام دردها را مرهم است مثل دودی ! سحر آمیز و سوال انگیز  نیز  چون پُکی از دود ؛ بسیار و هزارانش کم است من تعجب می کنم آزار ها دیدم  از آن آنچه من را می دهد آرامشی دود و دم است با تو یک عمری اگر تنها بمانم کافی است درد باشد چون چدن در دستهای من خم است مثل شهر زادگاهم ؛ شهر شوشتر نیز هم زیر و رو خواهد شد این روح و روان ؛ مثل بم است باز هم لطفی شمیم تغییر...
ما را در سایت شمیم تغییر دنبال می کنید

برچسب : وجودسحرآمیز, نویسنده : bidekaan-askari بازدید : 120 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 3:39

تقدیم به باران زندگیم پدرِ من کارگر بودپدرِ او معلم ما پولِ جهاز نداشتیمآنها پولِ عروسی به هم نرسیدیم سالها سپری شداو پزشک شدو من معلم ورزش دخترش دانش آموزم شدهو گاهی من بیمارش میشوم اما آنچه هم "درد" و هم "درمان"مان شدپولِ کمِ حلالِ پدرانمان بود. اکبرعسکری روز معلم و روز جهانی کارگر مبارک  + نوشته شده در  چهارشنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 20:53  توسط اکبرعسکری  |  شمیم تغییر...
ما را در سایت شمیم تغییر دنبال می کنید

برچسب : دردودرمان, نویسنده : bidekaan-askari بازدید : 96 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 3:39

تار قالی اش ز گاف و پود آن از لاف بود دار قالی نیز برپا گشته از اجحاف بود ناگهان سر می رسید و کاروانی از دروغ حاصل لفاظی این دائما حراف بود واژگان واژگونش معنی آی مضمر نداشت داوری چون با خرد افتاد و او صراف بود چار سالی بود کشور فارغ از بند دروغ چار سالی بود در دکان ما انصاف بود غلتک مردم دو بار از دار و قالی برگذشت باز آمد، گوییا دو زاری اش ناصاف بود رای مردم را نمی شد چون که هاپولی کند پرسه ها شمیم تغییر...
ما را در سایت شمیم تغییر دنبال می کنید

برچسب : تارقالی, نویسنده : bidekaan-askari بازدید : 106 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 3:39

دوباره زمزمه ی انتخاب می آید و باز موعد رای و حساب می آید اگرچه خشک شد احساس شهر بی باران ببین صدای قدم های آب می آید! "شمیم دلکش تغییر" می رسد، شوشتر! ندایِ روشنِ افکار ناب می آید صدای نغمه ی تغییر ،آشنای به کار ز اهل فنّ و حساب و کتاب می آید به عزم توسعه و پیشرفت و عمرانی برای رونق شهرِ خراب می آید گروهِ کارگزاری  برای آرامش- و رفع دغدغه و اضطراب می آید برای رونق شوشتر، مرمّت، آبادی گروه مرجع ان شمیم تغییر...
ما را در سایت شمیم تغییر دنبال می کنید

برچسب : صدای,قدمهای, نویسنده : bidekaan-askari بازدید : 151 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 3:39

من اناری خون جگر بودم ترک برداشتم واژگان سرخی از زخم ونمک برداشتم در شب میلاد زهرا هم  به یاد آن درم یاد آن پهلو و چشم وسینه و آن پیکرم پای چشمان کبودِ شعر نیلی سوختم بین دیوار ودر از مضمون سیلی سوختم قطره ای دریایی ام یک آه مهمانم کنید یک دهن مهمان مداحی بارانم کنید سینه ام با جزر ومد ناله رویایی شود موج های دائم الذکری که دریایی شود ماشه ی میخ ازدری برپیکری شلیک شد ناگهان دنیا به چشم آسمان تا شمیم تغییر...
ما را در سایت شمیم تغییر دنبال می کنید

برچسب : ونمک, نویسنده : bidekaan-askari بازدید : 193 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 3:39

دوستت دارم و این آغاز یک ویرانی است دوستت دارم،جهانم بی تو حجمی فانی است شب که تنهاییم آغوش تو را تن میکند کلبه ام را شهوت یک بوسه روشن میکند من بدون عشق پاکت توی شب گم میشوم سنگ تیپا خورده ای در جمع مردم میشوم بی تو در تکرار،در تکرار،در تکرار شب میشود تقدیر تقویمم،و هر تکرار شب با خیالت هرشب از تنهایی ام کم میکنم بودنت را توی تقدیرم مجسم میکنم بودنت دفترچه ی عمر مرا وا میکند صفحه ی سنگین غم های م شمیم تغییر...
ما را در سایت شمیم تغییر دنبال می کنید

برچسب : تندیس,نامت, نویسنده : bidekaan-askari بازدید : 114 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 3:39

جواب بچه هياتيهابه مداحِ هتاك !! شیوه‌ی مهر علی را تو چه آموخته‌ای؟تو در این بین بگو چشم به چه دوخته‌ای؟ادب مرد به از دولت او می‌باشدتو بگو چند گرفتی که چنین سوخته‌ای؟! «مادح حضرتِ ارباب نباشد هتاک»تو ز آداب علی هیچ نیاموخته‌ای؟لحظه‌ی خواندن اشعار مزخرف گفتمعزت فاطمی‌ات را به چه بفروخته‌ای؟! عیب را حضرت ارباب نهانی می‌گفتتو که هستی، که در این بین برافروخته‌ ايتوبه کن، تفرقه در امت ما بیهوده استما شمیم تغییر...
ما را در سایت شمیم تغییر دنبال می کنید

برچسب : مداح,هتاک, نویسنده : bidekaan-askari بازدید : 113 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 3:39

لب گشودی و حقارت فوَران کرد از تو عقده و نحس و شرارت فوَران کرد از تو عده ای حُکم به خشکیدنِ قانون دادند به کسی چون تویِ کم عقل تریبون دادند لب فروبند که از عربده ات بیزاریم نو به نو وارثِ آن حادثه ی "تَکراریم" لب فروبند که مردم دهنت را بستند رأی دادند به آن مَرد که با او هستند رأی دادند که امثالِ تو جولان ندهند این همه رنج به مردانِ مسلمان ندهند رأی دادند که شاید تو خجالت بکشی دست از عربده و فحش شمیم تغییر...
ما را در سایت شمیم تغییر دنبال می کنید

برچسب : فروبند, نویسنده : bidekaan-askari بازدید : 87 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 3:39

تا پایتخت از شهر من یک روز راه است اما تفاوت از زمین تا اوج ماه است شوشتر گلایه دارد از بیکاری و فقر مردم کجای کارهامان اشتباه است بین خیابان های شوشترنوزیبا در هر گذاری چاله ای مانند چاه است آنقدر در پس کوچه بین الحرمین بی خانمان های غریب بی پناه است آنقدر در ویرانه های شهرشوشتر قشر ضعیف کاسبان خرده پا هست جاده صاحب را بیایید و ببینید آن جاده  پروپیچ وخم در شان ما هست؟ مردم کجای بخش فرهنگ شهرونیر شمیم تغییر...
ما را در سایت شمیم تغییر دنبال می کنید

برچسب : شمیم,تغییر, نویسنده : bidekaan-askari بازدید : 82 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 3:39